معنی مرحله پیما در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

مرحله پیما. [م َ ح َ ل َ / ل ِ پ َ / پ ِ](نف مرکب) طی کننده مراحل و منازل.(فرهنگ فارسی معین). مسافر.
- مرحله پیما گردیدن، طی کردن منازل و مراحل.(فرهنگ فارسی معین). رو به راه نهادن. سفر کردن. کوچ کردن: از راه غیر متعارف به جهت چمخاله مرحله پیما گردیدند.(مجمل التواریخ گلستانه، فرهنگ فارسی معین).

فرهنگ عمید

مرحله‌پیماینده، طی‌کنندۀ مراحل،

فرهنگ فارسی هوشیار

نیسنگ پیما

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر