جدول یاب باشگاه حل جدول مسابقه جدول واژه های پیشنهادی درخواست معنی امکانات سایت وبلاگ جدول یاب فال حافظ استخاره آب و هوا نظرسنجی ها اوقات شرعی کشور های جهان
قوانین | تماس با ما | درباره ما

معنی مزاجی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

مزاجی. [م ِ](ص نسبی) هر چیز منسوب به مزاج و طبیعت.(ناظم الاطباء): وضع مزاجی فلان بد است، استقامت مزاج ندارد.

فرهنگ فارسی هوشیار

خیمی سرشتی (صفت) منسوب به مزاج: وضع مزاجی فلان بد است.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر
مزاجی: مزاجی. [م ِ](ص نسبی) هر چیز منسوب به مزاج و طبیعت.(ناظم الاطباء): وضع مزاجی فلان بد است، استقامت مزا... مزاجی: خیمی سرشتی (صفت) منسوب به مزاج: وضع مزاجی فلان بد است.