معنی مزبور در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
مزبور. [م َ](ع ص، اِ) نبشته.(منتهی الارب)(آنندراج)(ناظم الاطباء). نبشته شده و در پیش ذکر شده و مذکور و در پیش گفته شده.(ناظم الاطباء). نوشته شده.(فرهنگ نظام). نوشته. مذکور. مکتوب.(یادداشت به خط مرحوم دهخدا). ||(اِ) نامه.(فرهنگ نظام).
(مَ) [ع.] (اِمف.) نوشته شده، اشاره شده.
نوشته، نوشتهشده،
ذکرشده،
نوشته شده، ذکر شده
سابقالذکر، مذکور، نامبرده، یاد شده
نوشته شده، مکتوب
مَزبُور، نوشته شده (زُبُر معانی متعدد دارد مثل سنگ انداختن، با سنگ بنا کردن، صبر کردن، منع کردن، ناامید کردن، طرد نمودن که مزبور به معنای مفعولی از آن معانی در فارسی مصطلح نیست)،