معنی مستحدثات در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
مستحدثات. [م ُ ت َ دَ](ع ص، اِ) ج ِ مستحدث و مستحدثه. بناهای نو برآورده: مبلغ خراج عمارات و مستحدثات او در حوالی و حدود شهر از ابنیه ٔ عالیه و امکنه ٔ رفیعه... زیادت از پانصدهزار دینار باشد.(ترجمه ٔ محاسن اصفهان آوی ص 97). رجوع به مستحدث و مستحدثه شود.
فرهنگ فارسی هوشیار
(تک: مستحدثه) نو ساخته ها (اسم) جمع مستحدثه: و در علف زار کنارارس بحوالی قریه نعمت آباد که از قرای ثنهر برلاس است از مستحدثات التفات همت عالی نهمت آن حضرت نزول فرمود.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.