معنی مسترشد در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
مسترشد. [م ُت َ ش ِ](ع ص) نعت فاعلی از استرشاد. راست روی خواهنده و رهنمایی طلب کننده.(غیاث)(آنندراج). طلب کننده ٔرشد و راه راست.(اقرب الموارد). آنکه طلب رشد کند.طالب راه راست. راه راست خواه. || مرید.(غیاث)(آنندراج). مقابل مرشد: مرشد طبیب حاذق است علاج به نوعی که موافق حال مسترشد است میکند.(انیس الطالبین بخاری ص 60). رجوع به استرشاد شود.
(مُ تَ ش) [ع.] (اِفا.) راه راست جوینده، به راه راست رونده.
راهراستجوینده،
سالک،
راه راست رونده
راه یابنده
مُستَرشِد، طالب هدایت، طالب اِرشاد، هدایت شونده،