معنی مستوفد در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

مستوفد. [م ُ ت َ ف ِ](ع ص) بر سر پای و دروا نشیننده.(از منتهی الارب). سرپا و بطور غیرمطمئن نشیننده.(از اقرب الموارد). مستوفز. و رجوع به مستوفز شود. || فرستنده کسی را بعنوان «وفد» و هیئت اعزامی.(از اقرب الموارد). و رجوع به استیفاد شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر