معنی مشاجره کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
حل جدول
یکی به دو
مترادف و متضاد زبان فارسی
دعوا کردن، نزاع کردن، جر کردن، جدال کردن، ستیزیدن،
(متضاد) سازش کردن، مصالحه کردن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.