معنی مشایعت کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

مترادف و متضاد زبان فارسی

همراهی کردن، بدرقه کردن، تشییع کردن

فرهنگ فارسی هوشیار

(مصدر) در پی کسی رفتن پیروی کردن کسی را: همه ما عروس و داماد را تا خانه داماد مشایعت کردیم، بدرقه کردن مسافر را.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر