معنی مشت رنده در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

مشت رنده. [م ُ رَ دَ / دِ](اِ مرکب) مشت رند است که رنده ٔ درودگران باشد.(برهان)(آنندراج)(انجمن آرا)(فرهنگ رشیدی). رنده ٔ درودگران یعنی ابزاری که بدان چوب و تخته رنده کنند.(ناظم الاطباء):
یک ذره تو را نکرده هموار
نجار زمان به مشت رنده.
ابوالعباس مروزی.

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) مشت رند: یک ذره ترا نکرده هموار نجار زمان بمشت رنده. (ابوالعباس زوزنی)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر