معنی مصائب در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

مصائب. [م َ ءِ](ع اِ) ج ِ مصیبه.(منتهی الارب)(آنندراج). مکروهات و شدائد و رنجها(همزه ٔ مصائب مبدل از واو است خلاف القیاس).(از غیاث). ج ِ مصیبت. رزایا. مصیبتها. ماتمها. مصایب.(یادداشت مؤلف):
پند گیر از مصائب دگران
تا نگیرند دیگران ز تو پند.
سعدی.
و رجوع به مصیبت شود.

فرهنگ عمید

مصیبت

فرهنگ فارسی هوشیار

جمع مصیبت

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر