معنی مصتم در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

مصتم. [م ُ ص َت ْ ت َ](ع ص) شی ٔ مصتم، چیز محکم و استوار.(منتهی الارب)(آنندراج)(ناظم الاطباء). || کوچه که منفذ ندارد.(منتهی الارب). کوچه که دررو نداشته باشد. کوچه ٔ ناگذر.(ناظم الاطباء). بن بست. || وادی که منفذ ندارد.(منتهی الارب). وادی بی دررو.(ناظم الاطباء). || الف مصتم، هزار کامل و تمام.(منتهی الارب)(ناظم الاطباء)(آنندراج). مصمَّت، الف مصتم یا مصمت. هزاری تمام.(یادداشت مؤلف).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر