جدول یاب باشگاه حل جدول مسابقه جدول واژه های پیشنهادی درخواست معنی امکانات سایت وبلاگ جدول یاب فال حافظ استخاره آب و هوا نظرسنجی ها اوقات شرعی کشور های جهان
قوانین | تماس با ما | درباره ما

معنی مصطاد در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

مصطاد. [م ُ](ع اِ) شیر بیشه.(منتهی الارب)(ناظم الاطباء). ||(ص) شکارکننده.(ناظم الاطباء).

فرهنگ فارسی آزاد

مُصطاد، (اسم فاعل اِصطادَ، یَصطادُ، اِسطِیاد از ریشه صَید است) به دام اندازه شکار، کشنده شکار، ایضاً: محل صید، صیّاد، تور صید، شیر (حیوان)،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر
مصطاد: مصطاد. [م ُ](ع اِ) شیر بیشه.(منتهی الارب)(ناظم الاطباء). ||(ص) شکارکننده.(ناظم الاطباء). مصطاد: مُصطاد، (اسم فاعل اِصطادَ، یَصطادُ، اِسطِیاد از ریشه صَید است) به دام اندازه شکار، کشنده شکار، ایضاً...