مصطلم در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
مصطلم. [م ُ طَ ل ِ](ع ص) ازبیخ برکننده.(منتهی الارب)(آنندراج)(ناظم الاطباء).
مصطلم. [م ُ طَ ل َ](ع ص) از بیخ برکنده شده. که از بیخ و بن برکنده شده باشد. مستأصل:
قابل انوار عدل قابض ارواح مال
فتنه ٔ آخرزمان از کف او مصطلم.
خاقانی.
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) مستاصل (اسم) مستاصل کننده در مانده از بیخ کنده بر کننده از بیخ بر کننده
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.