معنی مظان در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
مظان. [م َ ظان ن] (ع اِ) جای گمان بردن. اگرچه این لفظ جمع است مگر گاهی به معنی واحد هم می آید چنانکه لفظ مشام. (غیاث) (آنندراج). جای گمان بردن و جای احتمال. (ناظم الاطباء).
(مَ نّ) [ع.] (اِ.) جِ مظنه.
مظنه
جای شک و گمان
مورد گمان
جای شک و گمان، مورد گمان
مظنهها، جای شکو گمان
(تک: مظنه) گمان برده ها گمان رفته ها بد گمانی ها (اسم) جمع مظنه: در مظان استجابت دعا مرا فراموش نکنید. یا مظان تهمت (تهم) . کسی که درباره اوگمان تهمت رود.
مَظانّ، محل های مورد شک و ظن، موارد ظنّ و گمان (مفرد: مَظِنَّه)،