جدول یاب باشگاه حل جدول مسابقه جدول واژه های پیشنهادی درخواست معنی امکانات سایت وبلاگ جدول یاب فال حافظ استخاره آب و هوا نظرسنجی ها اوقات شرعی کشور های جهان
قوانین | تماس با ما | درباره ما

معنی معارفه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

معارفه. [م ُ رَ ف َ / م ُ رِ ف ِ](از ع، اِمص) یکدیگر را شناختن.(یادداشت به خط مرحوم دهخدا).

فرهنگ معین

(مص م.) یکدیگر را شناختن، با هم اظهار آشنایی کردن، (اِمص.) شناخت یکدیگر، اظهار آشنایی. [خوانش: (مُ رِ فِ یا رَ فَ) [ع. معارفه]]

فرهنگ عمید

یکدیگر را شناختن، با هم اظهار آشنایی کردن،

حل جدول

آشنایی

مترادف و متضاد زبان فارسی

آشنایی، شناخت، معرفی

فرهنگ فارسی هوشیار

معارفه در فارسی: آشنایی شناسایی ‎ (مصدر) یکدیگر را شناختن، باهم اظهار آشنایی کردن، (اسم) شناخت یکدیگر، اظهار آشنایی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر
معارفه: معارفه. [م ُ رَ ف َ / م ُ رِ ف ِ](از ع، اِمص) یکدیگر را شناختن.(یادداشت به خط مرحوم دهخدا). معارفه: (مص م.) یکدیگر را شناختن، با هم اظهار آشنایی کردن، (اِمص.) شناخت یکدیگر، اظهار آشنایی. [خوانش: (مُ... معارفه: یکدیگر را شناختن، با هم اظهار آشنایی کردن، معارفه: آشنایی معارفه: آشنایی، شناخت، معرفی معارفه: معارفه در فارسی: آشنایی شناسایی ‎ (مصدر) یکدیگر را شناختن، باهم اظهار آشنایی کردن، (اسم) شناخت یکدیگ...