معنی معجزات در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ فارسی هوشیار

(تک: معجز) ورچ ها (اسم) جمع معجزه (معجز) : معجزات تو شود آن آب و آتش زانکه تو چون خلیل و چون کلیم از آب و آتش بگذری. (سنائی)

پیشنهادات کاربران

عصا و ید بیضا

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر