معنی مفتوق در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

مفتوق.[م َ](ع ص) شکافته. دریده.(یادداشت به خط مرحوم دهخدا)(از اقرب الموارد). || گرفتار فتق.(ناظم الاطباء). آنکه به بیماری فتق مبتلا باشد.(از اقرب الموارد). غُر.(یادداشت به خط مرحوم دهخدا).

فرهنگ فارسی هوشیار

غر غر فنج

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر