معنی مقیم کیخسروی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

مقیم کیخسروی. [م ُ م ِ ک َ خ ُ رُ](اِخ) از امرای سلطان حسین میرزا بود و طبعی لطیف داشت و شعر می سرود. از اوست:
شراب خوردن دایم خراب ساخت مرا
خراب بودم و آخر سراب ساخت مرا.
(از مجالس النفایس ص 171).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر