معنی ملتحمه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
ملتحمه. [م ُ ت َ ح ِ م َ / م ِ](ع ص، اِ) مؤنث ملتحم. رجوع به ملتحم شود.
- نسج ملتحمه، نسجی است که برای ارتباط و اتصال دیگر نسجها و اعضای بدن به کار می رود و در حقیقت رابط بین سایر بافتهاست و فاصله ٔ اعضا و انساج دیگر را پر می کند. سلولهای اصلی این نسج ستاره ای شکلند و به وسیله ٔ استطاله های سیتوپلاسمی به یکدیگر مربوط می باشند. در فاصله ٔ بین سلولهای این بافت مایع بین سلولی قرار دارد که گلبولهای سفید در آن شناور هستند. این مایع بین سلولی همان لنف است که رابط بین خون و سایر نسجهاست. در فواصل بین سلولهای اصلی بافت ملتحمه دو قسم الیاف گوناگون وجود دارد: اول الیاف پیوندی که دسته های مواجی مثل دم اسب را تشکیل می دهند و قطعه قطعه به هم متصلند. همین الیاف هستند که پس از جوشاندن به ژلاتین تبدیل می شوند و تانن(که در مازو به مقدار فراوان وجود دارد) سبب جلوگیری از فساد آنها می شود و مهمترین قسمت چرم راهمین الیاف تشکیل می دهند. دوم الیاف قابل ارتجاع(کش دار) که منفرد و منشعبند. این دو قسم الیاف از هر طرف یکدیگر را تلاقی می کنند. گاه در نسج ملتحمه سلولهای حاوی مواد چربی مشاهده می گردد که اگر تعداد آنها زیاد و مجتمع شود بافت چربی را تشکیل می دهند. بافت چربی عایق حرارت است و بدین جهت از سرد شدن بدن جلوگیری می کند و بعلاوه سبب کم شدن وزن مخصوص جانوران(مانند پستانداران دریایی) می شود. || طبقه ٔ اول بیرونی که مماس هواست از هفت طبقات چشم که صور و اشکال که دیده می شود اول در آن می افتد.(غیاث)(آنندراج). طبقه ای از طبقات هفتگانه ٔ چشم و آن حجابی غضروفی سخت است که مختلط به عضله ٔ حرکت مقله باشد.(یادداشت به خط مرحوم دهخدا). پرده ٔ مخاطی و نازک و صاف و شفاف که سطح عمقی پلکها و قسمت قدامی کره ٔ چشم را می پوشاند. پرده ٔ ملتحمه پس از پوشاندن قسمت قدامی کره ٔ چشم در حدود استوای کره ٔ چشم به روی خود منعطف گردیده و به طرف جلو متوجه می شود و بر سطح خلفی پلکها گسترده می گردد و تا کنار آزاد آنها ادامه پیدا می کند و بدین جهت برای آن سه قسمت می توان قائل شد:
1- ملتحمه ٔ پلک که پرده ای است نازک و شفاف و قرمزرنگ که مجاور تارس(تیغه ٔ لیفی که ضخامت پلک را به وجود آورده است) و عضله ٔ پلکی است و دارای چینهایی است که به عضله ٔ پلکی چسبندگی مختصری دارد، ولی قسمتی از ملتحمه که مجاور با تارس است به آن کاملا ملصق است. پرده ٔ ملتحمه در امتداد کنار آزاد پلکها تبدیل به پوست می شود. 2- ملتحمه ٔ بن بست، پرده ٔ ملتحمه پس از پوشاندن سطح عمقی پلکها به طرف سطح قدامی کره ٔ چشم متوجه می شود و بدین ترتیب بن بست مدوری تشکیل می شود به نام بن بست چشمی ملتحمه ای و یا چشمی پلکی فاصله ٔ این بن بست تا محیط قرنیه در نقاط مختلف متفاوت است. در طرف بالا یازده میلیمتر و در طرف پایین نه میلیمتر و در طرف داخل هشت میلیمتر و در طرف خارج چهارده میلیمتر است. 3- ملتحمه ٔ چشم که دنبال ملتحمه ٔ بن بست قرار داردو قسمت قدامی صلبیه و تمام قرنیه را مفروش می سازد. قسمت قدامی صلبیه که خود به وسیله ٔ کپسول تنون پوشیده شده از پرده ٔ ملتحمه به توسط نسج سلولی سستی مجزاست و در حدود 3 میلیمتر دراطراف قرنیه ٔ این نسج از بین رفته و از آن به بعد ملتحمه و کپسول تنون کاملاً به یکدیگر می چسبند. آن قسمت از ملتحمه که روی قرنیه را مفروش می سازد همان طبقه ٔ پوششی قدامی قرنیه است. در ضخامت پرده ٔ ملتحمه عروق و اعصاب چشمی قرار دارند. و به هر دو معنی رجوع به فرهنگ فارسی معین شود.
غشای نازک و شفافی که دنبالۀ بخش زیرپوستی پلک چشم است، لایه داخلی پلک چشم،
قسمت درونی پلک چشم
ملتحمه در فارسی مونث ملتحم: کبدیده، جوش خورده، بافاب (لنف)، برونلایه در چشم پلک (اسم) مونث ملتحم. یا نسج ملتحمه نسجی که جهت ارتباط و اتصال دیگر انساج و اعضای بدن بکار میرود و در حقیقت رابط بین سایر بافتها میباشد و فاصله عضوها و انساج دیگر را پر میکند. سلولهای اصلی این نسج ستاره یی شکلند و بوسیله استطاله های سیتوپلاسمی بیکدیگر مربوط میباشند. در فاصله بین سلولهای این بافت مایع بین سلولی قرار دارد که در آن گلبولهای سفید شناورند. این مایع بین سلولی همان لنف است که رابط بین خون و سایر انساج است. در فواصل بین سلولهای اصلی بافت ملتحمه دو قسم الیاف مختلف وجود دارد: اول الیاف پیوندی که تشکیل دسته های مواجی مثل دم ناسب را میدهند و قطعه قطعه بهم متصلند. همین الیاف هستندکه پس از جوشاندن مبدل به ژلاتین میشوند و تانن (که در مازو بمقدار فراوان وجود دارد) سبب جلوگیری از فساد آنها میشود و مهمترین قسمت چرم همین الیافند. دوم الیاف مرتجع (کش دار) که منفرد و منشعبند. این دو قسم الیاف از هر طرف یکدیگر را تلاقی میکنند. گاه در نسج ملتحمه سلولهایی حاوی مواد چربی دیده میشود که اگر تعدادشان زیاد و مجتمع شوند بافت چربی را بوجود میاورند. بافت چربی عایق حرارت است و مانع سرد شدن بدن میگردد و بعلاوه سبب کم شدن وزن مخصوص نسبی جانوران میشود (مانند پستانداران بحری)، پرده ای مخاطی و نازک و صاف و شفاف که سطح عمقی پلکها و قسمت قدامی کره چشم را میپوشاند. پرده ملتحمه پس از پوشاندن قسمت قدامی کره چشم در حدود استوای کره چشم بروی خود منعطف شده و بطرف جلو متوجه میگردد و سطح خلفی پلکها را مفروش میسازد و تا کنار آزاد آنها ادامه پیدا میکند. لذا برای آن سه قسمت قایل شد : ملتحمه پلک که پرده ایست نازک و شفاف و قرمز رنگ که مجاور تارس (تیغه لیفی که ضخامت پلک را بوجود آورده است) و عضله پلکی است ودارای چین هایی است که بعضله پلکی چسبندگی مختصری دارد ولی قسمتی از ملتحمه که مجاور با تارس است بان کاملا ملصق است. پرده ملتحمه در امتداد کنار آزاد پلکها تبدیل به پوست میشود، ملتحمه بن بست - پرده ملتحمه پس از پوشاندن سطح عمقی پلکها بطرف سطح قدامی کره چشم متوجه میشود و بدین ترتیب بن بست مدوری تشکیل میشود بنام بن بست چشمی ملتحمه یی و یا چشمی پلکی فاصله این بن بست تا محیط قرنیه در نقاط مختلف متفاوت است. در طرف بالا یازده میلیمتر و در طرف پایین نه میلیمتر و در طرف داخل هشت میلیمتر و در طرف خارج چهارده میلیمتر است، ملتحمه چشم که دنبال ملتحمه بن بست قرار دارد و قسمت قدامی صلبیه و تمام قرنیه را مفروش میسازد. قسمت قدامی صلبیه که خود بوسیله کپسول تنون پوشیده شده از پرده ملتحمه بتوسط نسج سلولی سستی مجزا است و در حدود 3 میلیمتر در اطراف قرنیه این نسج از بین رفته و از آن ببعد ملتحمه و کپسول تنون کاملا بیکدیگر میچسبند. آن قسمت از ملتحمه که روی قرنیه را مفروش میسازد همان طبقه پوششی قدامی قرنیه است. در ضخامت پرده ملتحمه عروق و اعصاب چشمی قرار دارند.