معنی ملول شدن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
مترادف و متضاد زبان فارسی
بهستوهآمدن، بیزار شدن، نفور شدن، افسرده شدن، ملالزده شدن، دلتنگ شدن، غمگین شدن،
(متضاد) شادشدن
فرهنگ فارسی هوشیار
(مصدر) بیزار شدن بستوه آمدن، اندوهگین شدن: } دلا خ اگر طلبی سایه همای شرف مشو ملول گرت چرخ ناتوان دارد. { (وحشی. چا. امیر کبیر. 185)
پیشنهادات کاربران
تبرم
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.