معنی ملکوتی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
ملکوتی. [م َ ل َ](ص نسبی) منسوب به ملکوت. روحانی. مجرد. آسمانی: ذات ملکوتی.
قدسی
آسمانی، روحانی، صمدانی، غیبی، قدسی، لاهوتی، الهی، الوهی، ایزدی، ربانی، یزدانی،
(متضاد) ناسوتی
ملکوتی در فارسی خدایی آسمانی (صفت) منسوب به ملکوت آسمانی: } قیافه ای ملکوتی دارد. {
مَلَکُوتِی، منسوب به ملکوت، آسمانی، ربّانی، بهشتی،