معنی مناهج در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

مناهج. [م َ هَِ] (ع اِ) ج ِ منهاج. (دهار). راههای راست و این جمع مِنهَج است. (غیاث) (آنندراج). ج ِ منهج. (ناظم الاطباء). ج ِ مَنهِج یا مِنهَج و مِنهاج. (اقرب الموارد). راههای پیدا و گشاده: خاطر... در مناهج مصافات و موالات دایم النور. (منشآت خاقانی چ محمد روشن ص 256). مناهج عدل که نامسلوک مانده بود... (سندبادنامه ص 10). فیمابعد مناهج احکام دولت و مناظم دوام ملک بر وفق مراد... (مرزبان نامه چ قزوینی ص 181). و مناهج بیم و اومید... با عاقلان زدن همین صفت دارد. (مرزبان نامه چ قزوینی ص 262). در تأسیس مبانی شعر و سلوک مناهج نظم بشناسند. (المعجم). از اقتفای مناهج و اقتنای منافع... عدول نجوید. (اخلاق ناصری).
کان نبد معروف و بس مهجور بود
از قلاع و از مناهج دوربود.
مولوی.
نشگفت اگر ملائکه گردند مقتدی
آن را که در مناهج حق مقتدا علی است.
ابن یمین (دیوان چ باستانی راد ص 40).
رجوع به منهج و منهاج شود.

فرهنگ معین

(مَ هِ) [ع.] (اِ.) جِ منهج.

فرهنگ عمید

منهج

مترادف و متضاد زبان فارسی

منهج‌ها، راه‌ها، طریق‌ها، طرق، شیوه‌ها، روش‌ها

فرهنگ فارسی هوشیار

(تک: منهج) راه های راست راستراه ها (اسم) جمع منهج و منهاج راههای واضح : } چون محمود نماند پسرش مسعود بر تخت قیام و بمصالح ملک و مناهج رعایا قیام نمی نمود. ‎{ (سلجوقنامه ظهیری. چا. خاور. ‎ 17)

فرهنگ فارسی آزاد

مَناهِج، به کلمات منهَج و مَنهَج مراجعه شود،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر