معنی مندی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

مندی. [م ُ ن َدْ دا] (ع اِ) جای آب دادن اسبان و خران، یقال: هذا مندی خیلنا. (منتهی الارب) (از آنندراج) (از اقرب الموارد). جای آب دادن اسبان. || جایی که شتران در میان دو نوبت آب چرا می کنند. (ناظم الاطباء). || (ص) ترشده و نمناک شده. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر