معنی منزغ در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
منزغ. [م ِزَ] (ع ص) رجل منزغ، آنکه تباهی افکند و برآغالاند مردم را و کذلک رجل منزغه. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || آنکه غیبت کند مردم را. منزغه. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء).
فرهنگ فارسی آزاد
مِنزَغ، مفسد،
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.