معنی منفرجه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

منفرجه. [م ُ ف َ رِ ج َ / ج ِ](از ع، ص) منفرجه. تأنیث منفرج. رجوع به منفرج شود.
- زاویه ٔ منفرجه، زاویه ای که بزرگتر از زاویه ٔ قائمه باشد.(ناظم الاطباء). فرهنگستان ایران «گوشه ٔ باز» را به جای این کلمه انتخاب کرده است. رجوع به زاویه و ترکیبهای آن شود.

فرهنگ معین

(مُ فَ رِ جِ) [ع. منفرجه] مؤنث منفرج، زاویه ~ زاویه ای که بیشتر از 90 درجه باشد.

فرهنگ عمید

منفرج: زاویهٴ منفرجه،

حل جدول

زاویه باز

مترادف و متضاد زبان فارسی

باز، گشاده،
(متضاد) حاده، بسته، جدا، دور

فرهنگ فارسی هوشیار

منفرجه در فارسی مونث منفرج و باز (اسم) مونث منفرج

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر