معنی مهاراجه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

مهاراجه. [م َ ج َ / ج ِ] (سانسکریت، ص مرکب، اِ مرکب) مهاراجا. شاه بزرگ. امیر بزرگ در هند. مهاراج. مهراج. راجه ٔ بزرگ. رای برین.

فرهنگ معین

(مَ جِ) [سنس.] (ص.) توانگر، ثروتمند.

فرهنگ عمید

عنوان هریک از افراد طبقۀ اشراف در هند، فرمانروا، امیر،

حل جدول

راجا

فرهنگ فارسی هوشیار

سنسکریت مهرات مهراد مهمیر میر بزرگ (صفت اسم) شاه بزرگ امیر بزرگ (در هند)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر