معنی مهستی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
مهستی. [م َ س ِ / م َ هَِ] (اِ مرکب) مخفف ماه ستی (ستی مخفف عربی سَیِّدَتی). ماه خانم. ماه بانو. || از نامهای ایرانی:
داشت زالی به روستای تکاو
مهستی نام دختری و سه گاو.
سنائی.
ستی و مهستی را بر غزلها
شبی صد گنج بخشی در مثلها.
نظامی.
دختر اندر شکم پسر نشود
مهستی را که دل پسر خواهد.
سعدی.
ماه خانم، بانوی بزرگ، نامی است از نام های زنان. [خوانش: (مَ هِ یا مَ س) (اِمر.)]
(اسم) نامی است از نامهای زنان: داشت زالی بروستای چکاو مهستی نام دختری و دو گاو. . . (سنائی. کلیله)
بزرگترین ریشه