معنی مه بانو در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
مه بانو. [م ِه ْ] (اِ مرکب) بانوی بانوان. سرور بانوان. بزرگ زنان:
که او بود مه بانوی پهلوان
ستوده زنی بود روشن روان.
فردوسی.
حل جدول
فیلمی از مجید بهشتی
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.