معنی موبقات در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
موبقات. [ب ِ] (ع اِ) معاصی و گناهان. (ناظم الاطباء). ج ِ موبقه. (یادداشت مؤلف). و رجوع به موبقه و موبق شود.
فرهنگ فارسی هوشیار
(تک: موبقه) میرانندگان کشندگان (اسم) جمع موبقه (موبق) هلاک کننده ها مهلکات: } علی کل حال تا مجال عفو یابد و امکان اغضا باشد در تنفیذ موبقات خشم عنان نفس اماره فرو نگذارد. . . { (المعجم. مد. چا. 13:1)
فرهنگ فارسی آزاد
مَوبِقات، مهالک، معاصی،
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.