معنی موخوره در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

موخوره. [خوَ / خ ُ رَ / رِ] (اِ مرکب) بیماریی در موی گیسو و محاسن و بروت که سر آن دو شاخ شود و ریختن گیرد. مرضی در موی که سر آن دو شقه کند و بریزاند. بیماریی است در موی که سر آن دو شقه شود و بریزد و دو شاخ شدن موی را عرب تمریط گوید. (یادداشت مؤلف). || جرثومه و میکربی که مایه ٔ فساد و ریختن موی شود. (یادداشت مؤلف). || داءالثعلب. (یادداشت مؤلف).

فرهنگ معین

(خُ رِ) (اِمر.) آفتی است که در موهای سر افتد و موجب شقه و نیمه شدن طولی تارهای مو شود.

فرهنگ عمید

عارضۀ دوشاخه شدن انتهای مو بر اثر خشکی، عوامل طبیعی، یا کمبود مواد سازندۀ مو،

حل جدول

بیماری داءالثعلب

عارضه ترد و شکننده شدن موها

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر