معنی موذیگری در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
حل جدول
بد جنس بودن، مکاری، حیله گر بودن
بدجنس بودن، مکاری، حیلهگر بودن
مترادف و متضاد زبان فارسی
حیلهگری، مکاری، ناقلابازی، بدطینتی، بدجنسی، مردمآزاری، شرارت،
(متضاد) سادهلوحی
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.