معنی موزار در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

موزار. [م َ] (اِ مرکب) باغ انگور. تاکستان. رز. رزستان. مَیوَستان. (یادداشت مؤلف). مُوِستان. رجوع به مو و تاکستان شود.

موزار. [م ُ] (اِخ) ولفگانگ آمادئوس موزار (موتسارت) (1756-1791 م.) موسیقی دان و آهنگساز اتریشی که از سال 1762 تا 1779 م. با پدر و خواهرش که هر دو موسیقی دان بودند در مسافرتی طولانی از وین، هلند، پاریس، لندن و ایتالیا دیدن کرد و از 1781 م. بیشتر در وین اقامت داشت. در مدت کوتاه زندگی سی وپنج ساله ٔ خود 25 کنسرتو برای پیانو و 40 سونات برای سازهای زهی و تعدادی اپرا و آهنگهای دیگر ساخت. از اپراهای معروف او عروسی فیگارو، نی لبک سحرآمیز است.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر