معنی موقتاً در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
موقتاً. [م ُ وَق ْ ق َ تَن ْ] (ع ق) بر وقت. (آنندراج). غیردایم. مقابل دائماً: موقتاً از سفر منصرف شدم. (یادداشت مؤلف).
فرهنگ معین
(مُ وَ قَ تَنú) [ع.] (ق.) به طور موقت. مق دایمی، همیشگی.
حل جدول
به طور موقت، غیردائمی
به طور موقت، غیر دائمی
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.