معنی موقعشناس در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
موقعشناس. [م َ / مُو ق ِ ش ِ] (نف مرکب) موقعشناسنده. شناسنده ٔ موقع. آنکه زمان و مکان مناسب امر یا موضوعی را بشناسد. وقت شناس. لحظه شناس. (از یادداشت مؤلف).
حل جدول
وقتشناس
مترادف و متضاد زبان فارسی
وقتشناس، موقعیتشناس، فرصتشناس،
(متضاد) موقعنشناس
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.