معنی مکدر کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

تیره کردن، افسرده کردن، غمگین کردن. [خوانش: (~. کَ دَ) [ع - فا.] (مص م.)]

مترادف و متضاد زبان فارسی

تنگدل کردن، دلگیر کردن، غمین کردن، غمگین کردن، آزردن، آزرده‌خاطر کردن،
(متضاد) محفوظ ساختن، مشعوف کردن، تیره کردن، کدر کردن

فرهنگ فارسی هوشیار

‎ تیره کردن، دلگران کردن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر