معنی میانجیگری کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

حل جدول

پادرمیانی

وساطت کردن، میانه گیری، شفاعت کردن

مترادف و متضاد زبان فارسی

وساطت کردن، میانجی شدن، میان‌گیری کردن، میانه‌گیری کردن

فرهنگ فارسی هوشیار

(مصدر) وساطت کردن میانجی شدن: } شورای امنیت میانجیگری کرده وسایل مذاکرات را بین طرفین فراهم آورد. ‎{

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر