معنی میانه روی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
میانه روی. [ن َ / ن ِ رَ] (حامص مرکب) حالت میانه رو. اعتدال. قصد. اقتصاد. دوری از افراط و تفریط. (یادداشت مؤلف). اعتدال و اقتصاد و نه تفریط و افراط. میان روی و عدم اسراف. (ناظم الاطباء): اعتزام، میانه روی گزیدن در تک و رفتار و جز آن. استقصاد؛ میانه روی خواستن. (منتهی الارب). و رجوع به میانه رو شود.
حد وسط کاری را در پیش گرفتن، خودداری از افراط و تفریط،
اعتدال، مدارا
عمل میانه رو اعتدال.
اقتصاد