معنی میرعماد در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
میرعماد. [ع ِ] (اِخ) حسنی سیفی قزوینی، ملقب به عمادالملک و مشهور به «میر» و«میرعماد»، خطاط معروف. رجوع به عماد قزوینی شود.
حل جدول
از خوشنویسان خط نستعلیق
خوشنویس معروف ایرانی دربار شاه عباس
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.