جدول یاب باشگاه حل جدول مسابقه جدول واژه های پیشنهادی درخواست معنی امکانات سایت وبلاگ جدول یاب فال حافظ استخاره آب و هوا نظرسنجی ها اوقات شرعی کشور های جهان
قوانین | تماس با ما | درباره ما

معنی میلی متر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

میلی متر. [م ِ] (فرانسوی، اِ مرکب) واحد طول در سیستم متری. یک هزارم متر. یک هزارم گز.
- میلی متر مربع، یک میلیونیم متر مربع.
- میلی متر مکعب، یک میلیاردیم متر مکعب. یک بیلیونیم متر مکعب.

فرهنگ معین

(مِ) [فر.] (اِ.) یک دهم سانتی متر و یک هزارم متر.

فرهنگ عمید

واحد اندازه‌گیری طول، معادل یک‌هزارم متر،

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) یک هزارم متر.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر
میلی متر: میلی متر. [م ِ] (فرانسوی، اِ مرکب) واحد طول در سیستم متری. یک هزارم متر. یک هزارم گز. - میلی متر مرب... میلی متر: (مِ) [فر.] (اِ.) یک دهم سانتی متر و یک هزارم متر. میلی متر: واحد اندازه‌گیری طول، معادل یک‌هزارم متر، میلی متر: (اسم) یک هزارم متر.