معنی می زدگی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

می زدگی. [م َ / م ِ زَ دَ / دِ] (حامص مرکب) صفت و حالت می زده. شراب زدگی. (یادداشت مؤلف). مخموری. مستی:
به پنجشنبه که روز خمار می زدگی است
چو تلخ باده خوری راحتت فزاید خود.
منوچهری.
و رجوع به می زده شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر