معنی ناباور در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
ناباور. [وَ] (ص مرکب) بی اعتماد. چیزی که لایق باور کردن نباشد. (ناظم الاطباء). باورنکردنی. غیرقابل قبول:
بلی هرچه ناباورش یافتم
ز تمکین او روی برتافتم.
نظامی.
آنکه سخنی را باور نکند،
[قدیمی] آنچه درخور باور کردن نباشد، غیر قابل قبول،
بى اعتقاد
(صفت) آنچه که لایق قبول واعتماد نباشد غیرقابل قبول: بلی هرچه ناباورش یافتم زتمکین او روی برتافتم. (نظامی)