معنی نارباج در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
نارباج. (معرب، اِ مرکب) اناربا. (دهار). آش ناردان. (زمخشری). ناربا. (فرهنگ دزی). معرب نارباست. رجوع به ناربا شود.
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) آش انار: } دفع مضرت (شرابی که آفتاب پرورده باشد) با سکبا و سماق و ناربا کنند. {
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.