معنی نارکوک در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
نارکوک. (اِ) تریاک. افیون. (برهان قاطع) (آنندراج). کوکنار. (ناظم الاطباء). نارخوک. و رجوع به نارخوک شود.
کوکنار، افیون، تریاک. [خوانش: (اِمر.) = نارخوک: ]
تریاک، افیون، کوکنار،
جوهر خشخاس
افیون، تریاک، کوکنار، نارخوک
(اسم) کوکنار، افیون تریاک.