معنی نازائی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
نازائی. (حامص مرکب) عُقم. سترونی. عقر. عقارت. عُقرت. نازائیدن. نازا بودن. زائنده نبودن.
حل جدول
ناباروری
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.