معنی نازک مزاجی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
نازک مزاجی. [زُ م ِ] (حامص مرکب) ملایم طبعی. نرم خوئی. || رقت قلب. زودرنجی. حساسیت:
اگر دانستمی نازک مزاجیهای طبعش را
درون سینه پای آه را زنجیر می کردم.
؟ (از آنندراج).
بس که از نازک مزاجی بی دماغم کرده اند
می برد از خویش موج چین پیشانی مرا.
جودت هندی.
فرهنگ فارسی هوشیار
ملایم طبعی نرم خویی، حساسیت زودرنجی.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.