معنی ناشو در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

ناشو. [ش َ / ش ُ شُو] (نف مرکب) ناشونده. محال. ممتنع. (آنندراج) (انجمن آرا). آنکه وجود ندارد. محال. غیرممکن. (ناظم الاطباء).

فرهنگ معین

(شَ) (ص.) نشدنی، محال، غیرممکن.

فرهنگ عمید

ناشدنی، نشدنی، محال، غیرممکن،
ناشور
(صفت مفعولی) ناشسته، شسته‌نشده،
(اسم) پارچۀ نخی چرک‌تاب، مانند متقال،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر