جدول یاب باشگاه حل جدول مسابقه جدول واژه های پیشنهادی درخواست معنی امکانات سایت وبلاگ جدول یاب فال حافظ استخاره آب و هوا نظرسنجی ها اوقات شرعی کشور های جهان
قوانین | تماس با ما | درباره ما

معنی ناصیه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

پیشانی، موی پیش سر، جمع نواصی. [خوانش: (یَ یا یِ) [ع. ناصیه] (اِ.)]

فرهنگ عمید

(زیست‌شناسی) پیشانی،
[قدیمی، مجاز] موی پیش سر،

حل جدول

موی پیشانی

پیشانی

مترادف و متضاد زبان فارسی

پیشانی، جبهه، جبین، ناصیت، چهره، رخ، رخسار، رو، وجنه

فرهنگ فارسی هوشیار

ناصیه و ناصیت در فارسی در تازی موی پیشانی، در فارسی پیشانی (اسم) موی پیشانی موی جلو سر: آرد سوی چرخشتشان وانگه بدرد پشتشان در فرقشان و پشتشان اندر فشاند ناصیه. (منوچهری. د. چا. ‎ 92:2)، پیشانی، چهره روی:‎ } متاثر و متفکر شد و اثر غضب در ناصیه مبارک او ظاهرگشت ‎{

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر
ناصیه: پیشانی، موی پیش سر، جمع نواصی. [خوانش: (یَ یا یِ) [ع. ناصیه] (اِ.)] ناصیه: (زیست‌شناسی) پیشانی، [قدیمی، مجاز] موی پیش سر، ناصیه: موی پیشانی ناصیه: پیشانی ناصیه: پیشانی، جبهه، جبین، ناصیت، چهره، رخ، رخسار، رو، وجنه ناصیه: ناصیه و ناصیت در فارسی در تازی موی پیشانی، در فارسی پیشانی (اسم) موی پیشانی موی جلو سر: آرد سوی چرخش...