ناصیه کوبان در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
ناصیه کوبان. [ی َ / ی ِ] (ق مرکب) سجده کنان. در حالت پیشانی به زمین سائیدن:
پای کوبان بحرم رفتم و عیبم کردند
بر در دیرمغان ناصیه کوبان رفتم.
عرفی (ازآنندراج).
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت. حال) درحال پیشانی بزمین ساییدن سجده کنان.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.