معنی نامرئی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
نامرئی. [م َ] (ص مرکب) نامشهود. لایری. غیرمرئی. ناپیدا. نادیده. || غیب. نادیدنی. رؤیت ناشدنی. رؤیت ناپذیر.
- نامرئی شدن، غیب شدن. غایب شدن.
(مَ) [فا - ع.] (ص.) نادیدنی.
غیر مرئی، نادیدنی،
پنهان، غایب، مخفی
نادیدنی
نادیده
پنهان، غایب، غیب، غیبی، گم، مخفی، ناپدید، ناپیدا، نامشهود، نهان،
(متضاد) پیدا
نادیدنی، غیب، ناپیدا