معنی نامطبوع در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

نامطبوع. [م َ] (ص مرکب) ناپسند. ناگوار. نامقبول. ناخوش. مکروه. آنچه طبیعت از آن نفرت دارد. بر خلاف طبیعت و درشت. (ناظم الاطباء). ناخوشایند: لاجرم در بزرگی نامقبول و نامطبوعند. (گلستان). || بی رحم. || بیقدر. حقیر. (ناظم الاطباء). || به چاپ نارسیده. که طبع نشده است. چاپ نشده. غیرمطبوع. خطی.

فرهنگ معین

(مَ) [فا - ع.] (ص مف.) ناخوشایند.

فرهنگ عمید

آنچه طبع از آن نفرت داشته باشد، ناپسند، ناخوشایند،

حل جدول

ناخوشایند

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

ناگوار

مترادف و متضاد زبان فارسی

ناپسند، ناخوشایند، نادلپذیر، نادلپسند، نادلچسب، نادلنشین، نفرت‌انگیز،
(متضاد) مطبوع

فرهنگ فارسی هوشیار

ناخوش، نامقبول، ناگوار، ناپسند

پیشنهادات کاربران

بد

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر